http://www.arenapack.com/%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/.html
تايپوگرافي چيست؟
براي درك بهتر و آسان تر تايپوگرافي بايدگفت بين آن و خوش نويسي رابطه ي مستقيم وجود دارد چرا كه خوشنويسي و خطاطي نوعي تايپوگرافي است و مي توان گفت معني تحت الفظي خوشنويسي خوش نوشتن حروف و كلمات با رعايت به معناي جا افتادن و مناسب بودن نوشتهاست كه در ا رتباط با موضوع زيبايي در مفهوم كاربردي تعريف ميشود نه در شكل ظاهري آن، بنابراين از زماني كه ژوهانس گوتنبرگ در سال هاي 1468-1398 ميلادي فن چاپ را اختراع كرد، تلاش هاي زيادي براي گسترش شيوه هايي كه كارايي بيشتري در تكثير متون داشته باشند انجام گرفت تا اينكه حروف برجسته فلزي ساخته شده كه پس از سپرده شدن به دستگاه چاپ و اتمام كار مجدداً از آن ها براي مطلبي جديد استفاده مي كردند.
به اين امر تايپوگرافي مي گويند، يعني فن بيان نوشتار در ارتباط با صنعت چاپ: اما امروز ديگر چنين نيست و حوزه تايپوگرافي به راستي گسترش يافته و حتي از مرز فن غول آساي چاپ، كامپيوتر و شبكه هاي اطلاع رساني پا فراتر گذاشته است. و هر گونه رفتاري و طراحي كه به حروف انجام مي شود تا حروف و كلمات به وجه تصويري نزديك تر شوند با هر قصدي تايپوگرافي است.براي مثال به سال 1456 ميلادي گوتنبرگ براي تكثير كتاب انجيل نمونه اي از حروف البا را براي خود انتخاب كرد كه با خصوصيات نوشتاري و نسخه هاي دست نويس آن زمان گوتيك مطابقت داشت.
گستره ي (lay out) قرار مي گيرد و پيام هاي نوشتاري و تصويري را تحت تاثير متقابل و مكمل يكديگر قرار مي دهد. در حقيقت تايپوگرافي براي تقويت مفاهيم است، نه تكذيب و ناديده گرفتن معني و ابهام آن و يا از هم گسيختن آنچه مقصود اصلي است. و هنرمند بايستي به كمك تايپوگرافي نوشته و موضوع را در ذهن مخاطب ثبت كند يعني با عيني و محسوس كردن نوشتار موضوع آن را نيز آسان و سهل الوصول كند پس تمام تلاش صنعتگران به سوي تكثير سريع پيش مي رفت
http://www.arenapack.com/%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/.html
تايپوگرافي چيست؟
براي درك بهتر و آسان تر تايپوگرافي بايدگفت بين آن و خوش نويسي رابطه ي مستقيم وجود دارد چرا كه خوشنويسي و خطاطي نوعي تايپوگرافي است و مي توان گفت معني تحت الفظي خوشنويسي خوش نوشتن حروف و كلمات با رعايت به معناي جا افتادن و مناسب بودن نوشتهاست كه در ا رتباط با موضوع زيبايي در مفهوم كاربردي تعريف ميشود نه در شكل ظاهري آن، بنابراين از زماني كه ژوهانس گوتنبرگ در سال هاي 1468-1398 ميلادي فن چاپ را اختراع كرد، تلاش هاي زيادي براي گسترش شيوه هايي كه كارايي بيشتري در تكثير متون داشته باشند انجام گرفت تا اينكه حروف برجسته فلزي ساخته شده كه پس از سپرده شدن به دستگاه چاپ و اتمام كار مجدداً از آن ها براي مطلبي جديد استفاده مي كردند.
به اين امر تايپوگرافي مي گويند، يعني فن بيان نوشتار در ارتباط با صنعت چاپ: اما امروز ديگر چنين نيست و حوزه تايپوگرافي به راستي گسترش يافته و حتي از مرز فن غول آساي چاپ، كامپيوتر و شبكه هاي اطلاع رساني پا فراتر گذاشته است. و هر گونه رفتاري و طراحي كه به حروف انجام مي شود تا حروف و كلمات به وجه تصويري نزديك تر شوند با هر قصدي تايپوگرافي است.براي مثال به سال 1456 ميلادي گوتنبرگ براي تكثير كتاب انجيل نمونه اي از حروف البا را براي خود انتخاب كرد كه با خصوصيات نوشتاري و نسخه هاي دست نويس آن زمان گوتيك مطابقت داشت.
گستره ي (lay out) قرار مي گيرد و پيام هاي نوشتاري و تصويري را تحت تاثير متقابل و مكمل يكديگر قرار مي دهد. در حقيقت تايپوگرافي براي تقويت مفاهيم است، نه تكذيب و ناديده گرفتن معني و ابهام آن و يا از هم گسيختن آنچه مقصود اصلي است. و هنرمند بايستي به كمك تايپوگرافي نوشته و موضوع را در ذهن مخاطب ثبت كند يعني با عيني و محسوس كردن نوشتار موضوع آن را نيز آسان و سهل الوصول كند پس تمام تلاش صنعتگران به سوي تكثير سريع پيش مي رفت